قدری بمان ...
شهر دل را با تو تابان میکنم قدری بمان
با غزل همواره طوفان میکنم قدری بمان
در هوایت پر زنان هستم، همیشه در پیات -
گر روی این دیده گریان میکنم قدری بمان
من عقابی خستهام، طاقت ندارم بیش از این
خستگی را از تو پنهان میکنم قدری بمان
شور باریدن ندارد ابر چشمانم ولی -
گر روی نادیده باران میکنم قدری بمان
لب فروبستی که من بیتاب لبهایت شوم؟!
من لبت را شاد و خندان میکنم قدری بمان
حمید حسینی
+ نوشته شده در جمعه نهم بهمن ۱۳۹۴ ساعت توسط هیچکس!
|
سازها یاد تو آرند، از آن رو دل من